کوچ عمودی تنها خاص ایران و چند کشور دیگر است. جامعه شهری، روستایی و عشایری 3جامعهای هستند که در یک اقلیم جغرافیایی و تحت نظر یک دولت میتوانند وجود داشتهباشند.
از نقطه نظر گردشگری، هر3 جامعه ویژگی خاص خود را دارند. اما جامعه عشایری از این جهت برای کشور ما اهمیت دارد که در اکثر کشورهای اروپایی جامعه عشایری وجود ندارد، و از این جهت فرصت گردشگری عشایری تنها برای کشورهایی میسر است که این جامعه سوم را دارا هستند.
زندگی عشایر بر مبنای کوچ شکل میگیرد و از این لحاظ نظام عشایری را میتوان با 2عامل محدوده جغرافیایی و جامعه شناختی بررسی کرد.و آنچه در این نوشتار برای ما اهمیت دارد، نوعی از انواع گردشگری است که میتوانیم برای این جامعه تعریف کنیم.
از آنجا که زندگی عشایری در بسیاری از کشورها از بین رفته، خود این موضوع کنجکاوی بسیاری از گردشگران را جلب میکند تا با این نوع زندگی آشنا شوند. موضوع دیگر اینکه عشایر ایران به همراه افغانستان، تاجیکستان، چین، شمالغربی آفریقا و کوههای کلیمانجارو تنها عشایری هستند که کوچ عمودی(از کوه به دشت و برعکس) دارند و همین دست و پنجه نرم کردن با طبیعت متفاوت، شیوه خاصی از سبک زندگی را برایشان پدید آورده که منحصر به فرد و در نوع خود مترقی و شگفتانگیز است.
زندگی عشایر با طبیعت آمیخته است.آنها به سادگی اجداد و شبکه عشایری خود، اعم از ایل و طایفه و تیره و تش و اولاد و خانوار را میشناسند. در جامعه عشایری دامها اسم دارند.
در میان آنها بدهکاری نشانه فقر نیست، بلکه شاخصه رونق زندگی است.قوانین نانوشتهای دارند که کمتر کسی از آنها تخطی میکند.مرگ در جنگ برایشان افتخار است و ساختار اجتماعیشان گونهای از هرم قدرت را نمایش میدهد.
چادر زدن آنها از تکنیک خاصی تبعیت میکند.طرح قالی و حتی دار قالی شان با نوع دار قالی در جامعه روستایی فرق دارد. موسیقیشان برای خود دنیایی است و عقایدشان در هر قدمی که برمیدارند یا هر سخنی که بر زبان میرانند، نمایان است.در هنگام کوچ و در وقت اسکان و در گرمسیر و سردسیر، شیوههای ویژه برای ادامه حیات در پیش میگیرند.خواص گیاهان دارویی را به همان نسبت میشناسند که وضعیت آب و هوا را در چند روز آینده پیشبینی میکنند.
آنها پشم میچینند و شیر میدوشند و جاجیم میبافند، روغن میگیرند و ماست میزنند، شاهنامه میخوانند ، تفنگچی دارند ، تنبیه میکنند ، مهماننوازند و سنتها را گرامی میدارند، موی بز میریسند و در سیاه چادرهایشان میآسایند.
زندگی عشایری یک دنیای هیجان انگیز و در عین حال پر مشقت است. از آن نوع زندگیهایی که وقتی میبینیمشان، میگوییم خوش به حالشان و با اینحال بیش از چند روز را نمیتوانیم با نوع زندگی آنها سر کنیم.
گزاف نیست اگر بگوییم اروپاییان برای خوردن یک نان و ماست در چادر عشایر و روی گلیم دستبافت قرمز رنگ و در کنار بره تازه متولد شده که بر سرش دستی بکشند، حاظرند صدها دلار بپردازند.
کلام آخر اینکه، همه این ویژگیها چنان جذاب است که میتوان در قالب گردشگری ماجراجویانه و گردشگری طبیعت گردی، تورهای تخصصی را طراحی و اجرا کرد.